امام عسکری علیه السلام از امام هادی علیه السلام نقل می کند که فرمود:
اما قصه ی سلام کردن کوه ها، و صخره ها، و سنگ ها بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم این است که: چون رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سفر تجارتی به شام را رها کرد، و همه ی آنچه را که خداوند از این سفرها نصیبش کرده بود، صدقه داد، هر بامدادان به جانب کوه حرا می آمد، و از آن بالا می رفت، و از بلندی های آن به آثار رحمت خدا، و انواع عجائب و اسرار رحمت و حکمت او چشم می دوخت، به اطراف آسمان، و کرانه های زمین، و دریاها، و بیابان های خشک، و دشت ها، با دیده ی عبرت می نگریست، و از این آیات الهی یاد خدا می کرد، و او را آنچنان که حق پرستش اوست، عبادت می کرد.
چون چهل سالش کامل شد، و خدای سبحان به دل او نگریست، و آن را بهترین، و عالی ترین، و مطیع ترین، و خاشع و خاضع ترین دل ها یافت، به درهای آسمانِ [ملکوت و غیب خود]، اذن داد تا باز شوند، و محمد صلی الله علیه وآله وسلم ببیند، و به فرشتگان اذن داد تا فرود آیند، و محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنگرد، و رحمتِ [ویژه ی خود] را فرمان داد که از ساق عرش تا [فرق] سرش فرود آید، و محمد صلی الله علیه وآله وسلم را فراگیرد و محمد، جبرئیل روح الامین را –که طوقی از نور دارد، و طاووس فرشتگان است- دید که بر او فرود آمد، و بازویش را گرفت، و تکان داد، و گفت: ای محمد! بخوان. گفت: چه بخوانم؟
گفت: ای محمد! »بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از عَلَق آفرید، بخوان و پروردگار تو کریم ترین است، همان کس که به وسیله ی قلم آموخت، به انسان آنچه را که نمی دانست آموخت«، آری وحی پروردگارش را آورد، و به آسمان بالا رفت. محمد صلی الله علیه وآله وسلم از کوه پایین آمد، در حالی که آنچنان عظمت و کبریایی خداوند او را فراگرفته بود که دچار تب و لرز شد.
امام علیه السلام می گوید: بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم –که عاقل ترین، و گرامی ترین مخلوق خداست، و شیطان، و کردار و گفتار دیوانگان، از هر چیز منفورترش بود- بسیار سخت می نمود که قریش تکذیبش کنند، و به جنون و شیطان زدگی نسبتش دهند، خدای سبحان خواست تا شرح صدرش دهد، و شجاعت و دلگرمی اش بخشد، از این رو کوه ها و صخره ها و کلوخ ها را به سخن آورد، و چون به هر یک از آن ها می گذشت ندا می کردند: سلام بر تو ای محمد! سلام بر تو ای ولی خدا! سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو ای حبیب خدا! مژده بادت که خدای سبحان، تو را بر همه ی مخلوقات، از پیشینیان و پسینیان، برتری و زیبایی و آراستگی داده، و کرامت بخشیده است